
عکس های حرفه ای و دیدنی که توسط عکاسان آماتور گرفته شده است
آکاایران: عکاسی به شما حس آرامش را القا می کند. مهم نیست که شما عکاس حرفهای هستید و با دوربین حرفه ای عکس می گیرید یا آماتوری که با دوربین گوشی تلفن همراه عکاسی میکن. شما میتوانید با ذوق و سلیقه خود در این فضا عکسهای بی نظیری از طبیعت ثبت کنید. اغلب مردم خود را فقط اماتور معرفی میکنند.گویا از چنین وضعی عذر خواهی میکنند . گذشته از این کلمه اماتور درجه دو را به ذهن می اورد . هرچند اماتور به معنای گذران زندگی از راهی دیگر است .فکر نکنید عکاسی اماتور در مرتبه پایین تری نسبت به عکاسی حرفه ای قرار میگیرد هر یک نیازمند نگرش خاصی است که در روش ها متفاوت هستند . در ادامه این مقاله از مجموعه مقالات اکا، عکس های حرفه ای و فوق العاده دیدنی که توسط عکاسان آماتور و تازه کار گرفته شده است را ببینید تا متوجه این موضوع شوید.
عکس هایی که توسط عکاسان آماتور اما به صورت حرفه ای گرفته شده است
سوژه این عکس پسر دو ساله من سوار بر سه چرخهاش است.
برای رسیدن به عکس دلخواهم برای مدت یک و نیم ساعت با شمعهای روشن در دستم از خودم فیلم گرفتم تا طول موم آب شده شمعها به اندازه کافی بلند شود. در ضمن نگران نباشید، من دچار هیچ سوختگی نشدم. شمع نقطه ذوب بسیار پایینی دارد و جز قطرههای اول که اندکی داغ بودند، قطرههای بعدی را اصلا احساس نکردم.
مدت زیادی بود که فکر گرفتن چنین عکسی را در سر داشتم بالاخره در این روز همه چیز دست به دست هم داد تا این سلف پرتره را بیندازم. مه و دودی که در داخل خودروی من میبینید توسط یک دستگاه تولید دود تولید شده است و 80 درصد آب و 20 درصد گلیسیرین است. علاوه بر آن من یک لامپ پر نور LED را پشت سرم قرار دادم.
شش سال قبل و در زمان صعود به قله 4 هزار و هشتصد و هفت متری مونت بلنک، من زیباترین عکس زندگیام را گرفتم.
این عکس را چند سال پیش و در زمان اسکی کردن در منطقه لپلند در فنلاند گرفتم. با وجود اینکه این عکس را با یک گوشی هوشمند و نه یک دوربین حرفهای گرفتهام اما هنوز یکی از محبوبترین عکسهایی است که انداختهام.
برای گرفتن این عکس تنها تلاش من زدن دکمه درست زمانی بود که آتش از دهان اژدهای نشسته روی ساختمان بانک گرینگوتز خارج میشد. این عکس در نزدیکی داسک و اندکی پیش از شروع طوفان گرفته شده است. هر 20 دقیقه یکبار از دهان اژدها آتش بیرون میآمد و پیش از آن لرزشی مختصر مردم را از نزدیک بودن آن لحظه آگاه میکرد.
من در این عکس با خوش شانسی لحظه بوسه این دو گوانکوس را ثبت کردم. این پستانداران از خویشاوندان آلپاکا و لاما محسوب میشوند.

در آن روز من حدود 200 عکس از شیرجه و زیرآبی اردکها برای بدست اوردن غذا گرفتم و به نظرم این عکس از بقیه بهتر بود.
آن شب، شبی بود که قرار بود بزرگترین ماه یا super moon دیده شود و برای رسیدن به این عکس، من از حرکت ماه هر 105 ثانیه یک عکس گرفتم و بعد از آن عکسها را کنار هم گذاشتم.
تنها دلیل گرفتن این عکس برای من شکل و طراحی زیبا و راضی کننده بالکن هتل بود. همانطور که مشاهده میکنید طراحی خاص این بنا حس خوبی به بیننده میدهد.
من این عکس را از ماه بزرگِ خونی یا Super Blue Blood Moon گرقتهام.
این عکس از لحظه بلند شدن یک هواپیما گرفته شده است.
این اولین بارش برف آن سال بود. من همراه همسر و پسرم در مسیر رفتن به یک رستوران بودیم که چشممان به این چراغ افتاد. نیاز به تفکر زیادی نبود، دوربین را برداشتم و عکس گرفتم.
توضیح این عکس شاید متعجبتان کند. یک بطری آب را از فریزر برداشتم و به صورت تصادفی نگاهی به داخلش انداختم. من را یاد غارهای یخی انداخت و به همین دلیل عکس گرفتم.
اگر دارید حسابی برای پی بردن به داستان این عکس به خودتان فشار میآورید باید بگویم شما در حال تماشای یک شمع روشن هستید که روی زمینی پوشیده از برف قرار داده شده است.